دنیای کاغذی من

شرمنده ام ، که بی تو ... نفس می کشم هنوز...

تنهایی هایم را ورق نزن

صدای پچ پچ من های من از درو نم می آید

ومن هنوز مانده ام

که با سر خوشی

کودک درونم چه کنم ....

...........

......

..

اینجا هنوز من می گویم

کدام خاطر ه ات

 جان می دهد برای جاودانگی

در تقویم  جیبی بی جمعه ام !

یا وسط کوچه های خلوت

روی قد مگاه واپسین ........

............

.......

.....

من روز های بهتری هم داشته ام

وقتی هنوز دو جمله از  حر فهایم مانده

که صدایم برای ابد قطع میشود

آنوقت من می مانم

با تصویر صامت یک آیینه ،روبرویم !



نظرات شما عزیزان:

a.a
ساعت22:22---10 مهر 1391
aliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiieeeee bod پاسخ:مررررررررررررررررررررررررررررررسی ازلطفت

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:,ساعت19:45توسط زینب | |