دنیای کاغذی من

شرمنده ام ، که بی تو ... نفس می کشم هنوز...

 

 

خــدایــا مــن بــه درک . . . . بــزار اون خــوش بــاشــه !

 

من به درک …
بذار خوشبخت بشه…
بذار روزهاش رنگی بشن…
بذار لبش خندون باشه…
تو که میدونی وقتی میخنده چقدر خوشگل میشه!!!
بخندونش تا همه به تو احسنت بفرستن به خاطر خلق کردن این همه زیبایی!
غصه هاش رو ازش بگیر…
بذار صبح که از خواب بیدار میشه زندگی واسش زیبا باشه!
بذار شب که میخوابه شکرت کنه به خاطر خوشبختی هاش!
مواظبش باش! … هروقت دلش گرفت بغلش کن! از خدا بودنت کم نمیشه!
کاری کن تا خیلی ها حسرت زندگیش رو بخورن!
هر کسی رو که دوستش داره بهش بده… یادت باشه که طرف آدم خوبی باشه! اذیتش نکنه…از گل نازکتر بهش نگه!
این یکی رو حتما یادت باشه!! اینقدر باهاش خوب باش تا هیچ وقت بهت شک نکنه! تا هیچ وقت فکر نکنه که نیستی…
یادت نره که از تاریکی میترسه و دلتنگ میشه! برق ها که رفت بهش بگو نترس من اینجام!!!
کسی رو بهش بده تا حتما رسم عاشقی رو بلد باشه! 
دیگه سفارش نمیکنم! جون تو و جون اون!

** خـــدایـــا مـــواظـــبــش بـــاش **

 



نظرات شما عزیزان:

♥نفس
ساعت20:45---1 مهر 1391
تا دستشو تو دستت حس نکنه بیخیال نمیشه

خیالت رحت... پاسخ:شک ندارم بهش


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:,ساعت19:36توسط زینب | |