دنیای کاغذی من

شرمنده ام ، که بی تو ... نفس می کشم هنوز...

به بهانه ی آمدن سال نو



در میان همهمه های شادمانه مردم به بهانه ی آمدن سال نو، چقدر دلم آرام است!
با خودم میگویم معنی سال نو چیست؟
مگر آمدن سالهای پیاپی بی شما، نشان از نو شدن زندگی ها دارد؟
بی حضور شما هر چند سال هم که بیاید، همه، همان کهنه سالهای دیروزند!
دلم شاد نیست و دلیلش را خوب میدانم. هنوز دلم عزاخانه ی مادر خوبیهاست. هنوز لباس مشکی ام زیباترین لباس این روزهای من است.
بگذار هرچه میخواهند بگویند هرچه میخواهند بخندند! اما روزی خواهند فهمید سالهای بی شما بودن جز حسرتی در دل و بارانی بر چشم ارمغان دیگری برایمان ندارد امام مهربانم
من عزادارم،عزادار مادرم و عزادار نبودن شما...
دیگر کافیست لبخندهای اجباری...
من و غم من زیباترین لحظه ها را خواهیم داشت میان اشکهای عاشقی...
به امید روزیکه صحرای دلم، با این باران اشکها، لطافت معرفت و اطاعت پیدا کند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 4 فروردين 1394برچسب:,ساعت1:37توسط زینب | |