دنیای کاغذی من

شرمنده ام ، که بی تو ... نفس می کشم هنوز...

هرچیزی توی این دنیا یه قیمتی داره نه؟ارامش چند؟میشه خرید؟نه دقیقا اما تقریبا اره میشه.شایدخودارامش رو نشه ولی مهیاشدن اسبابش رو مطمعنامیشه اون که میگه نمیشه بنظرم یایه بچه پولداره که هنوز نمیدونه لنگ پول کرایه خونه بودن یعنی چی یااصلا روی این کره ی دیگه زندگی میکنه حالش وب نیست.درموردارامش یه معادله وفرمول ساده وکلی وجودداره نیاز هات رو پیداکن به اون هاپاسخ بده. ولی سخت وپیچیده میشه وقتی میفهمی چیزهایی که به اون نیاز داری اسون به دست نمیان تازه اگه این نکته رو درنطرنگیریم که هرچه بزرگ ترمیشیم نیازهامو پیچیده تر وبیشتر میشن بعضی وقت هاهم هست که میفهمیم جواب یه سری ازنیازهامون رو اشتباه دادیم.اینجوری که بهش نگاه میکنی خیلی ترسناک میشه.من فکرمیکنم ادم هابیشتر ازهرچیزی بیشتر دنبال ارامش هستن هرچیزی که فکرش رو میکنیم پول خانواده رفیق حتی دنبال خدامیگردیم چون دنبال ارامش میگردیم اینطورنیست؟ولی یه وقت فراموش میکنیم نمیدونم شایدم حواسمون پرت میشه از هدف که از جاده ی اصلی منحرف میشیم میزنیم جاده خاکی منظورم همون موقعیه که یادمون میره هدف ارامش بود نه پول قرار نیست توی این جاده سبقت بگیری یاکسی روله کنی حتی شایدتهش ارامش واقعی توی این دنیاپیدانکنی.میگن موقع مرگ مهم نیست کجای جاده باشی مهم این که توی جاده ی درست باشی.یاعلی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:,ساعت19:48توسط زینب | |