دنیای کاغذی من

شرمنده ام ، که بی تو ... نفس می کشم هنوز...

 
آخ كه چقدر توي سخت ترين لحظاتم تنهاشدم
يكي به من بگه آخه پس اون خداي تنهايي هاي من كجاست
يكي به من بگه داره اون بالا به كي توجه مي كنه
آخه مگه من بندت نيستم
مگه بهم قول نداده بودی كمكم میکنی
مگه بهم قول نداده بودی كه بهم صبر میدی پس چي شده
يكي به من بگه آخه خداي من كجاست
گم شده، نمي دونم؟
اما چرا نيستش پس
پس من حرفامو به کی بگم؟هان به کی بگم فقط اون حرفامو می فهمید
چرا نيست؟
چرا خبري ازش نيست؟
آخه من الان بهش احتیاج دارم الان که نمیتونم حرف دلمو به کسی بگم  الانه که میخوام با یکی حرف بزنم تا آروم شم پس کجاست



نظرات شما عزیزان:

باران66
ساعت3:45---24 مهر 1392
پيداش کردي بهش بگو يه بارانيم هست که خيلي دلش گرفته بگو حتما بياد به دردم گوش بده

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت17:23توسط زینب | |