دنیای کاغذی من

شرمنده ام ، که بی تو ... نفس می کشم هنوز...

خدا جونم کجایی؟

اگه قراره نفس نداشته باشم چرا در من نهادیش؟؟؟؟؟؟
اگه قراره پاک بمونمو گناه نکنم چرا راهشو میذاری جلو راهم؟؟؟؟؟؟
اگه قراره خوب و پاک بمیرم اونی بشم که تو میخوای پس چرا دیگه نمیبریم؟؟؟؟؟

خدا کجایی؟؟؟؟
دلم برات تنگ شده. برایه اینکه من ناز کنمو تو نازمو بکشی.
برایه اینکه وقتی گریم میگیره از اعمالم تو منو بغل کنی و بگی همرو بخشیدم.
برایه اینکه وقتی شبا خوابم نمیبره بگی منم بیدارم باهم حرف بزن.
برایه اینکه تو باهم حرف بزنی و بهم بگی چرا باهم حرف نمیزنی؟

خدا کجایی؟؟؟؟
دلم برات تنگ شده. اگه اینقد بنده هاتو دوستدارمو عاشقشونم اگه تورو هم دوس میداشتمو عاشقت بودم چی میشد. مگه نه؟
دلم برایه باتو بودن تنگ شده. برایه با من بودن . 

خدا جون! تنهام نذاریا . منو بحال خودم نذاری ا. 
خداجون! اگه حتی به اندازه یه پلک زدن منو رها کنی بی چاره میشم.
خداجون! مگه دوسم نداری؟ اگه داری به حرمت دوستداشنام کمکم کن تا بهترین راه که تورو خوشحال میکنه رو انتخاب کنم.

خدا کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟
چی میشد اونیوکه دلم میخواست میشد. از خدایی تو که کم نمیشه نه؟؟؟؟؟؟؟؟
اما شاید خیلی چیزارو ازدست بدم. درسته. ولی با دلم چکارکنم؟؟؟؟؟؟

خداجون! کاری کن که دلم اونیو بخواد که تو میخوای. مطمئنم که میتونی بکنی. پس بیشتر از این زجرم نده. خواهش میکنم.

خداکجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,ساعت20:5توسط زینب | |